معنی شجاع و بی‌باک

مترادف و متضاد زبان فارسی

بی‌باک

بی‌پروا، بی‌هراس، پردل، جسور، دلاور، دلیر، سعتری، شجاع، شیردل، گستاخ، متهور، مترس،
(متضاد) ترسو، جبون، هراسناک


شجاع

باجرات، بهادر، بی‌باک، پهلوان، تهمتن، جسور، جنگاور، جنگجو، جنگی، دلاور، دلیر، رشید، شیردل، مبارز، نترس، نیو،
(متضاد) جبون

فارسی به عربی

شجاع

شجاع

لغت نامه دهخدا

شجاع

شجاع. [ش ُ] (اِخ) (شاه...) سلطان جلال الدین ابوالفوارس، شاه شجاع ممدوح حافظ. رجوع به شاه شجاع شود.

شجاع. [ش ُ] (اِخ) ابن اسلم بن محمدبن شجاع مکنی به ابوکامل. ریاضی دان مصری که از فضلای عصر خود به شمار میرود. رجوع به کشف الظنون و تاریخ الحکماء القفطی ص 211، 233، 170 و الفهرست ابن الندیم ص 392 و گاهنامه ٔ سید جلال الدین طهرانی ص 66 و نیز رجوع به ابوکامل شجاع بن... شود.

شجاع. [ش َ / ش ِ/ ش ُ] (ع ص) دلیر و پردل در شداید و مخاوف. ج، شِجعان و شَجعان و شِجاع و شُجَعاء و شَجعه یا شِجعه یاشُجعَه و شَجَعَه. (منتهی الارب). ولی دو کلمه ٔ آخر اسم جمع باشند. (از اقرب الموارد): با این کفایت دلیر و شجاع و با زهره. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 282). وی [سیمجور] مردی داهی و گربز بود نه شجاع وبادل. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 264). شجاع و عادل و نیکوسیرتی دل قوی دار. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 196).
از این شیر طالع بلرزم چو خوشه
که از شیر لرزد دل هر شجاعی.
خاقانی.
تا روز چهارم که شجاعان شجاع آسای بدان تندکوه با رفعت و شکوه برآمدند. (جهانگشای جوینی).

شجاع. [ش ُ] (اِخ) ابن علی مصقلی. رجوع به علی مصقلی شود.

شجاع. [ش ُ] (اِخ) ابن عطا، نام سپهدار زهیر فاتح سیستان است. زهیر او را با سپاهی به سند فرستاد و در سال 143 هَ. ق. میان او و زهیر اختلاف پدید آمد و شجاع زهیر را محاصره کرد اما با وساطت زیادبن همام راسبی محاصره برداشته شد. (از تاریخ سیستان ص 141).

شجاع. [ش ُ] (اِخ) نام محلی در کنار راه تبریز به جلفا میان دره ٔ دیز و جلفا در 122000 گزی تبریز. (یادداشت مؤلف).

شجاع. [ش ُ] (اِخ) ابن الولیدبن قیس السکونی، تابعی است. رجوع به ابوبدر شود.

شجاع.[ش ُ] (اِخ) (شاه...) از بابریان و حکمران بنگاله است و از ربیعالاول سال 1068 هَ. ق. تا رمضان 1070 هَ. ق. سلطنت داشت. (از معجم الانساب زامباور ص 442).

عربی به فارسی

شجاع

دلا ور , تهم , شجاع , دلیر , دلیرانه , عالی , بادلیری و رشادت باامری مواجه شدن , اراستن , لا فزدن , بالیدن , باجرات , پردل , باشهامت , ترد , شکننده

معادل ابجد

شجاع و بی‌باک

415

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری